جهان در آستانه ظهور

دریافت متن

در بخشهاي گذشته درباره غيبت امام دوازدهم و فلسفه آن سخن گفتيم. آن آخرين حجّت پروردگار غايب شد تا پس از فراهم شدن زمينهها ظاهر شود و جهان را از پرتو هدايتهاي مستقيم خود بهره مند سازد. بشريت ميتوانست در دوران غيبت، به گونهاي عمل كند كه هر چه زودتر شرايط حضور امام را آماده سازد ولي به خاطر پيروي از شيطان و هواي نفس و دور ماندن از تربيت صحيح قرآني و نپذيرفتن ولايت و راهبري معصوم علیه السلام به بيراهه رفت و هر روز بناي ستمي را در دنيا قرار داد و ظلم و تباهي را گسترده كرد. با انتخاب اين مسير، به سرانجام بسيار بدي رسيد. جهاني پر از ظلم و جور، فساد و تباهي، روزگاري تهي از امنيّت اخلاقي و رواني، حياتي به دور از معنويت و پاكي و اجتماعي پر از تجاوزها و پايمال كردن حقوق زيردستان، محصول عملكرد انسانهاي دوران غيبت شد. واقعيتي كه در كلام معصومين از قرنها قبل، پيش بيني شده و تصوير سياه آن، ترسيم گشته بود.

امام صادق علیه السلام به يكي از ياران خود فرمود:

«هنگامي كه ببيني ظلم و ستم فراگير شده، قرآن فراموش گشته و از روي هوا و هوس تفسير گرديده، اهل باطل بر اهل حق پيشي گرفته، افراد با ايمان سكوت اختيار كرده، پيوند خويشاوندي بريده شده، چاپلوسي فراوان گشته، راههاي خير بدون رهرو و راههاي شر مورد توجه قرار گرفته، حلال، حرام شده و حرام مجاز شمرده شده. سرمايههاي عظيم در راه خشم خدا (و فساد و ابتذال) صرف گرديده، رشوه خواري در ميان كاركنان دولت رايج شده، سرگرميهاي ناسالم چنان رواج پيدا كرده كه هيچ كس جرأت جلوگيري آن را ندارد، شنيدن حقايق قرآن بر مردم گران آيد اما شنيدن باطل سهل و آسان باشد، براي غير خدا به حج خانه خدا بشتابند، مردم سنگدل شوند (و عواطف بميرد)، اگر كسي اقدام به امر به معروف و نهي از منكر كند به او توصيه ميكنند كه اين كار وظيفه تو نيست، هر سال فساد و بدعتي نو پيدا شود. (هرگاه ديدي اوضاع مردم اينگونه شده) مراقب خويش باش و از خدا نجات و رهايي از اين وضع ناهنجار را بخواه (كه فرج نزديك است).»[1]

البته اين تصوير سياه از دوران پيش از ظهور، چهره غالب آن دوره است چرا كه در همين روزگار هستند دين باوران حقيقي كه بر عهد خود با خداوند استوار ميمانند و مرزهاي اعتقاد خود را پاس ميدارند و در فساد محيط حل نميشوند و سرنوشت خود را به فرجام زشت ديگران پيوند نميزنند. و اينها از بهترين بندگان خدا و شيعيان امامان نور هستند كه در روايات فراوان مورد تمجيد و ستايش قرار گرفتهاند. اينان هم خود پاك زيستند و هم ديگران را به پاكي دعوت ميكنند چون نيك ميدانند كه ميتوان از راه ترويج خوبيها و ساختن محيطي معطّر به عطر ايمان، ظهور امام خوبيها را پيش انداخت و مقدمات قيام و حكومت او را فراهم كرد زيرا كه زماني قيام عليه بديها ممكن است كه مصلح موعود ياوراني داشته باشد. و اين تفكر نقطه مقابل ايدة باطلي است كه معتقدند جهت تعجيل ظهور بايد فساد را رواج داد! به راستي آيا پذيرفته است كه اهل ايمان در برابر زشتيها و بديها سكوت كنند تا فساد فراگير شود و از اين راه زمينه ظهور فراهم گردد؟ آيا ترويج خوبيها و فضيلتها نميتواند ظهور امام خوبان را نزديك كند؟

فريضه امر به معروف و نهي از منكر از تكاليف قطعي هر مسلمان است كه در هيچ زمان و مكاني قابل چشم پوشي نيست پس چگونه است كه به خاطر تعجيل ظهور بتوان مروّج ظلم و تباهي شد؟!

چنانكه پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«در پايان اين امت (مسلمان) قومي خواهند بود كه مانند مسلمانان صدر اسلام اجر خواهند داشت آنها امر به معروف و نهي از منكر ميكنند و با اهل فتنه (و فساد) ميجنگند.»[2]

گذشته از اين آنچه در روايات فراوان به آن تصريح شده است، پر شدن جهان از ظلم و ستم است و اين به معني ظالم شدن همه انسانها نيست بلكه همچنان راه خدا، رهروان خود را خواهد داشت و عطر فضيلتها در محيطهاي گوناگون به مشام خواهد رسيد.

بنابراين، جهانِ پيش از ظهور اگرچه دوران تلخي است ولي به دوره شيرين ظهور پايان ميگيرد و اگر چه روزگار فساد و ستمگري است امّا پاك بودن و ديگران را به خوبيها دعوت كردن از وظايف حتمي منتظران است و در تعجيل فرج آل محمد صلی الله علیه و آله تأثير مستقيم دارد.

اين بخش را با سخني از امام مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف به پايان ميبريم كه فرمودند:

«ما را از شيعيان باز نميدارد مگر آنچه از كردارهاي آنان كه به ما ميرسد و ما را ناخوشايند است و از آنان روا نميدانيم.»[3]

زمينههاي ظهور و علائم آن

ظهور امام مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف شرايط و نشانه هايي دارد كه از آنها به عنوان زمينههاي ظهور و علائم آن ياد ميشود تفاوت اين دو آن است كه زمينهها در تحقق ظهور تأثير واقعي دارند به گونهاي كه با فراهم شدن آنها ظهور امام اتفاق ميافتد و بدون آنها ظهور نخواهد بود. ولي علائم در وقوع ظهور نقشي ندارند بلكه تنها نشانه هايي هستند كه به وسيله آنها ميتوان به اصل ظهور و يا نزديك شدن آن پي برد.

با توجه به تفاوت ياد شده به خوبي ميتوان دريافت كه زمينهها و شرايط نسبت به علائم و نشانهها از اهميت بيشتري برخوردارند بنابراين لازم است كه بيش از آنكه به دنبال علائم باشيم به زمينهها توجه كنيم و در حد توان خود در تحقق آنها بكوشيم. به همين جهت ما ابتدا زمينهها و شرايط ظهور را توضيح ميدهيم و در پايان به اختصار برخي از علائم ظهور را بر ميشمريم.

زمينههاي ظهور

هر پديدهاي در جهان با فراهم آمدن شرائط و زمينههاي آن به وجود ميآيد و بدون تحقق زمينهها امكان وجود براي هيچ موجودي نخواهد بود. هر زميني قابليت پرورش دانه را ندارد و هر آب و هوايي مناسب با رشد هر گياه و نباتي نيست. وقتي كشاورز ميتواند انتظار برداشت خوب از زمين داشته باشد كه شرايط لازم براي به دست آمدن محصول را تهيه كرده باشد.

بر اين اساس هر انقلاب و رويداد اجتماعي نيز به زمينهها و شرايط آن بستگي دارد؛ همانگونه كه انقلاب اسلامي ايران نيز با فراهم آمدن مقدمات آن به پيروزي رسيد. قيام و انقلاب جهاني امام مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف كه بزرگترين حركت جهاني است نيز پيرو همين اصل است و بدون تحقق زمينهها و شرايط آن به وقوع نخواهد پيوست.

مقصود از اين سخن آن است كه تصور نشود امر قيام و حكومت امام مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف از روابط حاكم بر جهان آفرينش مستثني است و حركت اصلاحي آن بزرگوار از راه معجزه و بدون اسباب و عوامل عادي به سرانجام ميرسد. بلكه بر اساس تعاليم قرآن و پيشوايان معصوم علیهم السلام، سنّت الهي بر اين قرار گرفته كه امور عالم از مجراي طبيعي و علل و اسباب عادي انجام گيرد.

امام صادق علیه السلام فرمود:

«خداوند امتناع دارد از اينكه امور را جز از راه اسباب (آن) فراهم آورد.»[4]

و در روايتي از امام باقر علیه السلام نقل شده است كه شخصي به ايشان عرض كرد:

«مي گويند زماني كه امام مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف قيام كند همه امور بر وفق مراد او خواهد بود.

حضرت فرمود: هرگز چنين نيست. قسم به آنكس كه جانم در دست اوست اگر بنا بود براي كسي كارها خود به خود درست شود همانا براي رسول خدا صلی الله علیه و آله چنين ميشد.»[5]

البته سخن فوق بدين معني نيست كه در قيام بزرگ مهدوي، امدادهاي غيبي و آسماني وجود نخواهد داشت بلكه مقصود آن است كه در كنار امدادهاي الهي، زمينهها و عوامل و شرايط عادي نيز بايد فراهم شود.

با اين مقدمه ابتدا بايد زمينههاي ظهور را بشناسيم و سپس در راه تحقّق آنها گام برداريم.

مهمترين زمينههاي قيام و انقلاب جهاني امام مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف چهار چيز است كه هر يك را جداگانه مورد بررسي قرار ميدهيم:

الف. طرح و برنامه

روشن است كه هر قيام و حركت اصلاحي به دو برنامه نياز دارد:

1. برنامهاي جامع براي مبارزه با ناهنجاريهاي موجود از طريق سازماندهي نيروها.

2. قانوني كامل و متناسب با همه نيازهاي جامعه كه ضامن تمام حقوق فردي و اجتماعي در يك نظام عادلانه حكومتي باشد و حركت رو به رشد اجتماع را براي رسيدن به وضعيت آرماني، ترسيم كند.

تعاليم قرآن كريم و سنّت معصومين علیهم السلام كه همان اسلام ناب است به عنوان بهترين قانون و برنامه در اختيار امام عصر علیه السلام است و آن حضرت بر اساس اين منشور جاويد الهي عمل خواهد كرد[6] كتابي كه آيات آن توسط خداوند بزرگ كه آگاه به تمام زواياي حيات آدمي و نيازهاي مادي و معنوي اوست نازل گشته است. بنابراين انقلاب جهاني او از نظر برنامه و قانون حكومتي، داراي پشتوانهاي بي نظير است و با هيچ حركت و جنبش اصلاحي ديگري قابل مقايسه نيست. شاهد اين ادّعا آن است كه جهان امروز پس از تجربه قوانين بشري به ضعف و سستي آنها اقرار و اعتراف كرده است و به تدريج آماده پذيرش قوانين آسماني ميگردد.

«آلوين تافلر»، مشاور سياستمداران آمريكا براي حل اين بحران و اصلاح جامعه جهاني، نظريه «موج سوم»[7] را ارائه كرده است؛ ولي در عين حال اعترافات شگفت آوري در اين زمينه دارد:

فهرست مشكلاتي كه جامعه ما (غرب) با آن مواجه است، تمامي ندارد. با ديدن فروپاشي پياپي نهادهاي تمدن صنعتي در حال نزاع به درون غرقاب بي كفايتي و فساد؛ بوي انحطاط اخلاقي آن نيز مشام را ميآزارد. در نتيجه موج ناخشنودي و فشار براي تغييرات، فضا را انباشته است. در پاسخ به اين فشارها، هزاران طرح ارائه ميشود كه همگي ادعا دارند اساسي و بنيادي يا حتي انقلابي اند؛ اما بارها و بارها، مقررات و قوانين، طرحها و دستورالعملهاي جديد ـ كه همگي به منظور حل مشكلات ما تهيه و تدوين شدهاند ـ كمانه ميكنند و بر وخامت مشكلات ما ميافزايند و اين احساس عجز و يأس را دامن ميزنند كه هيچ فايدهاي ندارد و مؤثّر نيست. اين احساس براي هر نظام دموكراسي خطرناك است و نياز شديد به وجود مرد سوار بر اسب سفيد ضرب المثلها را هر چه بيشتر دامن ميزند.[8]

ب: رهبري

در همه قيام ها، نياز به رهبر از ابتدايي ترين ضرورتهاي قيام شمرده ميشود و هر چه قيام وسيعتر و داراي اهداف بلندتري باشد، نياز به رهبري توانا و متناسب با آن اهداف بيشتر احساس ميشود.

در مسير مبارزه جهاني با ظلم و ستم و حاكميت عدالت و مساوات در كره زمين وجود رهبري آگاه و توانا و دلسوز كه از مديريتي صحيح و قاطع برخوردار باشد ركن اصلي و اساسي انقلاب است. حضرت مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف كه عصاره انبياء و اولياء است به عنوان رهبر قيام بزرگ زنده و حاضر است او تنها رهبري است كه به دليل ارتباط با عالم غيب، به همه هستي و روابط موجود در آن آگاهي كامل دارد و داناترين انسانهاي زمان خويش است.

پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«آگاه باشيد كه مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف وارث تمام علوم است و بر تمام دانشها احاطه دارد.»[9]

او يگانه رهبري است كه از همه قيد و بندها آزاد بوده و تنها دل در گرو رضايت آفريدگار عالم دارد.

بنابراين قيام و حكومت جهاني از نظر رهبر و پيشوا نيز در بهترين شرايط قرار دارد.

ج. ياران

يكي ديگر از زمينهها و شرايط لازم براي تحقق ظهور، وجود ياوراني شايسته و لايق براي پشتيباني از قيام و انجام كارهاي حكومت جهاني است بديهي است وقتي انقلابي جهاني به وسيله رهبري آسماني روي ميدهد ياوراني متناسب با آن ميخواهد و اينگونه نيست كه هر كس ادّعاي ياوري كند بتواند در آن ميدان، حضور يابد.

در اين باره به جريان زير توجه كنيد:

«يكي از شيعيان امام صادق علیه السلام به نام سهل بن حسن خراساني به آن حضرت ميگويد:

چه چيز شما را بازداشته است از اينكه حق مسلّم خود (حكومت) را به دست بگيريد در حالي كه صدهزار شيعه ي پا در ركاب و شمشير زن در اختيار شماست؟ امام دستور ميدهند تا تنور آتشي فراهم شود و چون شعلههاي آتش بالا ميگيرد به سهل ميفرمايند: اي خراساني برخيز و در تنور بنشين سهل كه گمان كرده است امام از او خشمگين شده، شروع به عذر خواهي ميكند و ميگويد: آقا مرا ببخشيد و به آتش شكنجه ام نكنيد!! امام ميفرمايد: از تو گذشتم.

در اين حال هارون مكّي از شيعيان راستين حضرت وارد ميشود و سلام ميكند. امام صادق علیه السلام به او پاسخ ميدهد و بدون هيچ مقدمهاي به او ميفرمايد: در درون تنور بنشين!

هارون مكّي بي درنگ و بدون هيچ پرسشي، اين كار را انجام ميدهد! امام صادق علیه السلام در همان حال با مرد خراساني گفتگو ميكند و درباره خراسان خبرهايي ميدهد چنانكه گويي خود شاهد آن بوده است و پس از مدّتي به سهل ميفرمايد: برخيز اي خراساني و داخل تنور را نگاه كن! سهل برخاسته و داخل تنور را نگاه ميكند و هارون را ميبيند كه در ميان شعلههاي آتش چهار زانو نشسته است!

آنگاه امام علیه السلام از او ميپرسد: در خراسان، چند نفر مثل هارون ميشناسي؟! خراساني ميگويد: به خدا قسم، يك نفر هم اينگونه سراغ ندارم حضرت ميفرمايد: آگاه باش! ما در زماني كه پنج نفر ياور و پشتيبان پيدا نكنيم قيام نميكنيم. ما بهتر ميدانيم كه كدام زمان، زمان قيام است!»[10]

بنابراين جا دارد صفات و ويژگيهاي ياوران امام مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف را در آئينه روايات پيشوايان ديني مرور كنيم تا بدين وسيله جايگاه خود را شناخته و در پي رفع كمبودهاي خود باشيم.

1. معرفت و اطاعت

ياران مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف از شناخت عميق نسبت به خداوند و امام خود برخوردارند و با آگاهي كامل در ميدانِ حق حضور يافتهاند.

امام علي علیه السلام درباره آنها فرموده است:  

«مرداني كه خدا را چنان كه شايسته است شناختهاند.»[11]

شناخت و اعتقاد آنان نسبت به امام نيز در ژرفاي وجودشان ريشه دوانيده و سراسر وجودشان را فرا گرفته است اين شناختي فراتر از دانستن نام و نشان و نسب امام است. معرفت به حق ولايت امام و جايگاه بلند او در مجموعه هستي است و اين همان معرفتي است كه آنها را سرشار از محبّت او كرده و مطيع و گوش به فرمان او قرار داده است؛ زيرا كه ميدانند سخن امام سخن خدا و اطاعت از او اطاعت از خداست.

پيامبر صلی الله علیه و آله در توصيف آنها فرموده است:

«آنها در اطاعت از امام خويش ميكوشند.»[12]

2. عبادت و صلابت

ياوران مهدي در عبادت از پيشواي خود الگو گرفتهاند و روزها و شبها را با ذكر شيرين حق سپري ميكنند امام صادق علیه السلام درباره آنها فرمود:

«شبها را با عبادت به صبح ميرسانند و روزها را با روزه به پايان ميبرند[13] و در سخني ديگر فرمود: بر فراز اسب ها، خدا را تسبيح ميگويند.»[14]

و همين ذكر خداست كه از آنان مرداني آهنين ساخته است كه هيچ چيز صلابت و استواري آنها را در هم نميشكند امام صادق علیه السلام فرمود:

«آنان مرداني هستند كه گويا دل هايشان پارههاي آهن است.»[15]

3. جان نثاري و شهادت طلبي

معرفت عميق ياران، نسبت به امام مهدي، دلهاي آنها را مملوّ از عشق به امام ميكند بنابراين در ميدان رزم او را چون نگيني در ميان ميگيرند و جان خود را سپر بلاي او ميكنند.

امام صادق علیه السلام فرمود:

«(ياران مهدي) در ميدان رزم در اطراف او ميچرخند و با جان خود از او محافظت ميكنند.»[16]

و نيز فرمود:

«آنها آرزو ميكنند كه در راه خدا به شهادت برسند.»[17]

4. شجاعت و دليري

ياران مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف مانند مولايشان افرادي شجاع و مرداني پولادين هستند امام علي علیه السلام در وصف آنها فرمود: «همه آنها شيراني هستند كه از بيشهها بيرون شدهاند و اگر اراده كنند كوهها را از جا ميكنند.»[18]

5. صبر و بردباري

بديهي است كه مبارزه عليه ظلم جهاني و برقراري حكومت عدل جهاني با رنج و مشقتهاي فراوان همراه است و ياوران امام در راه تحقق آرمانهاي جهاني امام مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف مشكلات و ناگواريها را به جان ميخرند ولي از سر اخلاص و تواضع، عمل خود را ناچيز ميشمارند.

امام علي علیه السلام فرمود:

«آنها گروهي هستند كه به خاطر صبر و بردباري در راه خدا، بر خداوند منّت نميگذارند. و از اين كه جان خويش را تقديم آستان حضرت حق ميكنند، به خود نميبالند و آن را بزرگ نميشمارند.»[19]

6. اتّحاد و همدلي

امام علي علیه السلام در توصيف همدلي و اتحاد ياران امام چنين فرمود:

«ايشان يكدل و هماهنگ هستند.»[20]

اين يكدلي به سبب آن است كه خودخواهيها و خواستههاي شخصي در وجود آنان نيست آنها با اعتقادي صحيح در زير يك پرچم و براي يك هدف، قيام ميكنند و اين خود يكي از عوامل پيروزي آنها بر جبهه مقابل ميباشد.

7. زهد و پارسايي

امام علي علیه السلام در وصف ياران مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود:

«او از يارانش بيعت ميگيرد كه طلا و نقرهاي نيندوزند و گندم و جوي ذخيره نكنند.»[21]

آنان اهداف بلندي دارند و براي آرماني بزرگ برخاستهاند و مادّيات دنيا نبايد آنها را از اهداف و آرمانها باز دارد. بنابراين آنها كه با ديدن زرق و برق دنيا، چشمهايشان خيره ميشود و دل هايشان ميلرزد در ميان ياوران ويژه امام مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف جايي ندارند.

آنچه گذشت بخشي از ويژگيهاي ياران امام مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف بود و به جهت برخورداري از اين خصوصيات، در روايات از آنان به بزرگي ياد شده است و پيشوايان معصوم علیهم السلام زبان به ستايش و بزرگداشت آنان گشودهاند.

پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله در وصف آنان فرموده است:

«اوُلئِكَ هُمْ خِيار الاُْمّةِ؛

آنان بهترين امت (من) هستند.»[22]

و در سخني ديگر امام علي علیه السلام فرموده است:

«فَبِاَبي وَاُمّي مِنْ عِدّة قَليلَة اَسْمائُهُمْ فِي الاَْرضِ مَجْهُولَةٌ[23]؛

پدر و مادرم فداي گروه اندكي باد كه در زمين ناشناختهاند

البتّه ياوران مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف بر طبق لياقت و شايستگيها در ردههاي مختلف قرار ميگيرند و در روايات آمده است كه آن حضرت علاوه بر 313 نفر يار ويژه كه كادر اصلي قيام را تشكيل ميدهند، از لشكري 10 هزار نفري نيز برخوردار است و به علاوه خيل عظيم مؤمنان منتظر به ياري او خواهند شتافت.

د: آمادگي عمومي

در مقاطع مختلف تاريخ امامان معصوم علیه السلام، اين حقيقت مشاهده ميشود كه مردم آمادگي لازم براي استفاده بهتر از حضور امام را نداشتند. آنان در زمانهاي گوناگون فيض محضر معصوم را قدر ندانستند و از زمزم جاري هدايتهاي او آنچنان كه بايسته بود بهره نبردند. خداوند متعال آخرين حجّت حق را پنهان كرد تا هر زمان كه آمادگي عمومي براي پذيرش او فراهم شد ظاهر شود و همگان را از سرچشمه معارف الهي سيراب سازد.

بنابراين وجود آمادگي از شرايط بسيار مهمّ براي ظهور مصلح موعود است و به وسيله آن حركت اصلاحي آن حضرت به نتيجه مطلوب خواهد رسيد.

در قرآن كريم آمده است گروهي از بني اسرائيل كه از ظلم و ستم جالوت به ستوه آمده بودند از پيامبر زمان خود خواستند كه براي آنها فرماندهي را برگزيند تا تحت فرمان او به نبرد با جالوت بپردازند.

خواستن فرمانده براي جنگ، نوعي آمادگي را در آنها نشان ميداد اگر چه تعداد فراواني در بين راه سست شدند و عدّه كمي تا پايان مبارزه ماندند.[24]

پس امر ظهور زماني است كه همه از عمق جان خواهان عدالت اجتماعي، امنيّت اخلاقي و رواني و رشد و شكوفايي معنوي باشند؛ وقتي مردم از بي عدالتيها و تبعيضها خسته شوند و ببينند كه آشكارا حقوق ضعيفان به وسيله صاحبان قدرت و ثروت پايمال ميگردد و امكانات مادي در انحصار عدهاي معدود است عطش عدالت خواهي به اوج ميرسد.

زماني كه فساد اخلاقي در انواع مختلف رواج پيدا كند و افراد در انجام كارهاي ضد اخلاقي بر يكديگر سبقت بگيرند بلكه به اعمال زشت خود افتخار كنند و يا چنان از اصول الهي و انساني فاصله بگيرند كه بعضي از اعمال منافي عفّت را قانوني كرده و در نتيجه نظام خانواده را سست كنند و فرزندان بي سرپرست را به دامن اجتماع بريزند، اشتياق به ظهور پيشوايي كه حاكميت او، امنيّت و سلامتي اخلاقي و رواني را به بشريت هديه خواهد كرد، فراوان ميشود. و آنگاه كه مردم همه لذّتهاي مادي را تجربه كنند ولي از زندگي و حيات خود راضي نباشند و در پي جهاني برخوردار از معنويت باشند، تشنه آبشارِ لطف امام عجل الله تعالی فرجه الشریف ميشوند.

بديهي است كه شوق درك حضور امام، زماني به اوج ميرسد كه بشريت با تجربه كردن دولتها و نظامهاي مختلف بشري به اين حقيقت برسد كه تنها نجات دهنده عالم از فساد و تباهي، خليفه و جانشين خدا در زمين حضرت مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف است و يگانه برنامهاي كه حيات پاك و طيبه را براي انسانها به ارمغان ميآورد قوانين الهي است. بنابراين با همه وجود نياز به امام را درك ميكنند و به دنبال اين درك، براي فراهم شدن زمينههاي ظهور او تلاش ميكنند و موانع را از سر راه او ميبردارند. و در اين زمان است كه فرج و گشايش فرا ميرسد.

پيامبر گرامي اسلام صلی الله علیه و آله در توصيف آخرالزمان و دوران پيش از ظهور فرمود:

«(زماني ميرسد) كه انسان مؤمن هيچ پناهگاهي نمييابد كه از شرّ ظلم و تباهي به آن پناه برد پس ( در آن زمان ) خداوند عزوجل مردي از خاندان مرا بر ميانگيزد.»[25]

علائم ظهور

قيام و انقلاب جهاني امام مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف نشانه هايي دارد. دانستن اين علائم، آثار مهمّي در پي خواهد داشت. از آنجا كه اين نشانهها نويد بخش فرج مهدي آل محمد صلی الله علیه و آله است، وقوع هر يك از آنها نور اميد را در دلهاي منتظران، پر فروغتر خواهد كرد و براي معاندان و منحرفان مايه تذكّر و هشدار خواهد بود تا از بدي و تباهي دست بردارند همچنان كه منتظران را براي درك ظهور و كسب قابليت همراهي و حضور در كنار معصوم علیه السلام مهياتر خواهد كرد. علاوه بر اينكه آگاهي از اتفاقاتي كه در آينده رخ خواهد داد ميتواند ما را در برنامه ريزي مناسب براي مواجهه بهتر با آنها ياري دهد، همانگونه كه اين علائم معيار خوبي براي تشخيص مدّعيان دروغين مهدويت است بنابراين اگر كسي ادّعاي مهدويت كرد ولي قيام او همراه با اين علائم نبود به سادگي ميتوان به دروغگو بودن او پي برد.

در روايات پيشوايان معصوم علیه السلام علائم فراواني براي ظهور ذكر شده است كه بعضي از آنها پديدههاي طبيعي و عادي و بعضي غير عادّي و معجزه آسا هستند.

ما از ميان اين علائم ابتدا آنهايي را كه در منابع معتبر بيشتر به صورت برجسته ذكر شده بيان ميكنيم و در پايان تعدادي از علائم ديگر را به اختصار برميشمريم.

امام صادق علیه السلام در روايتي فرمود:

«(قيام) قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف پنج نشانه دارد: خروج سفياني، يماني، نداي آسماني، كشته شدن نفس زكيه و خسف بيداء.»[26]

اكنون با توجه به روايات، علائم پنجگانه ياد شده را كه در روايات متعدد تكرار شده است توضيح ميدهيم گرچه تمام جزئيات حوادث مربوط به آنها براي ما روشن نيست.

الف. خروج سفياني

خروج سفياني از علائمي است كه در روايات فراوان آمده و اينگونه توصيف شده است: سفياني مردي از نسل ابوسفيان است كه اندكي پيش از ظهور از سرزمين شام قيام ميكند. او جنايت كاري است كه از قتل و كشتار هيچ پروايي ندارد و با دشمنان خود به شكل فجيعي رفتار ميكند.

امام صادق علیه السلام دربارة او فرمود:

«اگر سفياني را ببيني پليدترين مردم را مشاهده كرده اي»[27]

آغاز قيام او ماه رجب است. وي پس از تصرف شام و مناطق اطراف آن به عراق حمله كرده و در آنجا به كشتار گستردهاي دست ميزند.

بر اساس بعضي از روايات از خروج تا كشته شدن او پانزده ماه به طول ميانجامد.[28]

ب. خَسْف بَيداء

خسف به معناي فرو رفتن و بيداء منطقهاي ميان مكه و مدينه است.

مقصود از خسف بيداء اين است كه سفياني، لشگري را براي مقابله با امام مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف به سمت مكّه گسيل ميدارد. هنگامي كه لشگر او به منطقه بيداء رسيد به صورتي معجزه آسا در زمين فرو ميرود.

امام باقر علیه السلام در اين باره فرمود:

«به فرمانده سپاه سفياني خبر ميرسد كه مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف به سوي مكه رفته است، پس لشگري را در پي او روانه ميكند ولي او را نمييابد... چون لشگر سفياني به سرزمين بيداء رسيد ندا دهندهاي از آسمان آواز ميدهد: «اي سرزمين بيداء آنان را نابود كن» پس آن سرزمين لشگر را در خود فرو ميبرد.»[29]

ج. خروج يماني

قيام سرداري از سرزمين يمن يكي ديگر از علائم است كه اندكي پيش از ظهور رخ خواهد داد. وي كه مردي صالح و مؤمن است عليه بديها و انحرافات قيام ميكند و با تمام توان با بديها و تباهيها مبارزه ميكند. البتّه جزئيات حركت و اقدامات او براي ما چندان روشن نيست.

امام باقر علیه السلام در اين باره فرمود:

«...در ميان بيرق ها(يي كه قبل از قيام مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف بلند ميشود )پرچمي هدايت كنندهتر از پرچم يماني وجود ندارد كه آن پرچم هدايت است چون به سوي صاحب شما (امام مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف) دعوت ميكند.[30]

د. صيحه آسماني

يكي ديگر از علائمي كه پيش از ظهور اتفاق ميافتد صيحه آسماني است. اين نداي آسماني كه بر اساس بعضي از روايات نداي جبرئيل علیه السلام است در ماه رمضان شنيده ميشود[31] و از آنجا كه قيام مصلح كل، انقلابي جهاني است و همگان منتظر وقوع آن هستند؛ يكي از راههاي آگاهي مردم جهان از اين رويداد همين نداي آسماني خواهد بود.

امام باقر علیه السلام فرمود:

«قيام قائم علیه السلام تحقق نمييابد مگر اينكه ندا دهندهاي از آسمان ندايي دهد كه اهل مشرق و مغرب آن را بشنوند».[32]

اين صيحه همچنانكه مايه شادماني مؤمنان است هشداري براي بدكاران است تا از كردار زشت خود دست كشيده و به حلقه ياوران مصلح جهاني بپيوندند.

در باره محتواي اين نداي آسماني روايات مختلفي رسيده است از جمله امام صادق علیه السلام فرمود:

«ندا دهندهاي از آسمان به نام قائم علیه السلام و نام پدرش آواز ميدهد».[33]

هـ. قتل نفس زكيه

نفس زكيه به معناي شخص به رشد و كمال رسيده و يا انسان پاك و بي گناهي است كه قتلي انجام نداده است و مقصود از قتل نفس زكيه اين است كه اندكي پيش از قيام امام مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف شخصيت برجسته و يا بي گناهي بدست مخالفان حضرت كشته ميشود.

زمان اين رخداد بر اساس بعضي از روايات 15 شب پيش از قيام امام مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف است. امام صادق علیه السلام در اين باره فرمود:

«بين قيام قائم آل محمد صلی الله علیه و آله و كشته شدن نفس زكيه تنها 15 شب فاصله است.»[34]

علائم فراوان ديگري نيز در روايات ذكر شده است كه بعضي از آنها عبارتند از:

خروج دجّال (موجودي حيله گر و پليد كه بسياري از انسانها را گمراه ميكند)، خورشيد گرفتگي و ماه گرفتگي در ماه مبارك رمضان، آشكار شدن فتنهها و قيام مردي از خراسان.

گفتني است توضيح و تحليل اين نشانهها در كتابهاي مفصّل، بيان شده است.[35]

 

[1]. كافى، ج 7، ص 28.

[2]. معجم احاديث الامام المهدى، ج 1، ص 49.

[3]. احتجاج، ج 2، ش 360، ص 602.

[4]. ميزان الحكمة، ج 5، ح 8166.

[5]. الغيبة نعمانى، باب 15، ح 2.

[6]. امام باقر علیه السلام در توصيف امام مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود: «يَعمَلُ بِكتابِ الله، لايَرى مُنكراً الاّ اَنكَرَهُ؛ يعني او بر اساس كتاب خدا (قرآن) عمل خواهد كرد و هيچ بدي را نمى بيند مگر اينكه آن را انكار مى كند.» بحارالانوار، ج 51، ص 141.

[7]. ايشان معتقد است تا به حال دو انقلاب كشاورزى و صنعتى تحول عظيمى در جهان ايجاد كرده و موج سوم كه انقلاب الكترونيكى و فراصنعتى است در راه است.

[8]. به سوى تمدن جديد، تافلر، محمدرضا جعفرى.

[9]. النجم الثاقب، ص 193.

[10]. سفينة البحار، ج 8، ص 681.

[11]. منتخب الاثر، فصل 8، باب 1، ح 2، ص 611.

[12]. يوم الخلاص، ص 223.

[13]. يوم الخلاص، ص 224.

[14]. بحارالانوار، ج 52، ص 308.

[15]. همان.

[16]. همان.

[17]. همان.

[18]. يوم الخلاص، ص 224.

[19]. يوم الخلاص، ص 224.

[20]. همان، ص 223.

[21]. منتخب الاثر، فصل 6، باب 11، ح 4، ص 581.

[22]. يوم الخلاص، ص 224.

[23]. معجم احاديث الامام المهدى، ج 3، ص 101.

[24]. ر.ك: سوره بقره، آيات 246-251.

[25]. عقدالدرر، ص 73.

[26]. الغيبة نعمانى، باب 14، ح 9، ص 261.

[27]. كمال الدين، ج 2، باب 57، ح 10، ص 557.

[28]. الغيبة نعمانى، باب 18، ح 1، ص 310.

[29]. همان، باب 14، ح 67، ص 289.

[30]. همان، باب14، ح 13، ص 264.

[31]. همان، باب14، ص 262.

[32]. الغيبة نعمانى، باب 18، ح 14، ص 265.

[33]. همان، باب 10، ح 29، ص 187.

[34]. كمال الدين، ج 2، باب 57، ح 2، ص 554.

[35]. ر.ك: بحارالانوار، ج 52، صص 181 الى 278.