وقتي سخن از ظهور به ميان ميآيد احساس دلپذيري به آدمي دست ميدهد. گويي در فضاي باغي سبز و كنار نهري جاري نشسته است و به آواز خوش بلبلان گوش ميدهد. آري ظهور زيبائيها و انتشار خوبيها جان و تن خستگان را نشاط ميبخشد و برق شادي در چشمان اميدواران روشن ميكند. در اين
بخش درباره
ظهور مهدي
عجل الله
تعالی فرجه
الشریف و
آنچه در سايه
سار حضور
عيني او رخ
خواهد داد
سخن ميگوييم
و به تماشاي
جمال بي مثالش
بيحجاب غيبت مينشينيم. يكي از
سئوالاتي كه
همواره ذهن
بسياري از
مردم را به
خود مشغول
كرده اين است
كه امام زمان
عجل الله
تعالی فرجه
الشریف چه
زماني ظهور
ميكند و آيا
براي ظهور
وقتي تعيين
شده است؟ پاسخ اين
است كه بر
اساس سخنان
پيشوايان
ديني زمان
ظهور بر مردم
مخفي است. امام
صادق علیه
السلام در
اين باره
فرمود: «ما نه در
گذشته براي
ظهور وقتي را
تعيين كرديم
و نه در آينده
وقت تعيين ميكنيم[1]». بنابراين
كساني كه
براي ظهور،
زمان مشخصي
را تعيين ميكنند
فريبكار و
دروغگو
هستند اين
مطلب در
روايات مورد
تأكيد قرار
گرفته است. امام
باقر علیه
السلام به
يكي از اصحاب
خود كه از
زمان ظهور سؤال
كرد فرمود: «وقت
گذاران دروغ
ميگويند، وقت
گذاران دروغ
ميگويند وقت
گذاران دروغ
ميگويند.»[2] از
اينگونه
روايات به
خوبي ميتوان
فهميد كه
همواره
كساني بودهاند
كه با انگيزههاي
شيطاني براي
ظهور، زمان
تعيين ميكردهاند
و چنين
افرادي در
آينده هم
وجود خواهند
داشت. به همين
جهت
پيشوايان
معصوم علیه
السلام از
شيعيان
خواستهاند
كه در برابر
وقت گذاران
بي تفاوت
نباشند بلكه
آنها را
تكذيب
نمايند. امام
صادق علیه
السلام در
اين زمينه به
يكي از اصحاب
خود فرمود: «از تكذيب
كردن كسي كه
براي ظهور
وقت تعيين ميكند
هيچ پروايي
نداشته باش
چرا كه ما
براي كسي وقت
ظهور را
تعيين نكرده ايم.»[3] چنانكه
گفته شد بر
اساس اراده
خداوند حكيم
زمان ظهور بر
ما مخفي است و
بدون ترديد
اين مسأله به
جهت حكمت هايي
است كه برخي
از آنها را ميآوريم:
وقتي
زمان ظهور
پنهان باشد
نور اميد در
دل منتظران
همه عصرها
باقي خواهد
ماند و با اين
اميد پيوسته
و مداوم است
كه ميتوانند
در برابر
سختيها و
فشارهاي
دوران غيبت
مقاومت كنند.
به راستي اگر
به شيعيان
سدههاي
گذشته گفته
ميشد كه
ظهور در زمان
شما رخ نميدهد
بلكه در
آينده دور
اتفاق خواهد
افتاد، آنها
با كدام اميد
در برابر
فتنههاي
روزگار خود
مقاومت ميكردند
و چگونه ميتوانستند
گذرگاههاي
سخت دوران
غيبت را به
سلامت پشت سر
بگذارند؟ بدون
ترديد
انتظار
سازنده كه از
مهم ترين
عوامل
فعاليت و
پويايي است
تنها در سايه مخفي
بودن زمان
ظهور شكل
خواهد گرفت
زيرا با مشخص
بودن زمان
ظهور كساني
كه ميدانند
ظهور را درك
نميكنند
انگيزهاي
براي تحرك و
زمينه سازي
نخواهند
داشت و به سكون
و ركود روي
خواهند آورد. حال آنكه
با پنهان
بودن زمان
ظهور، انسانهاي
همه عصرها و
دورانها به اميد
اينكه ظهور
را در زمان
خود ببينند
تلاش ميكنند
تا زمينههاي
ظهور را
فراهم كنند و
جامعه خود را
به جامعهاي
صالح و پويا
تبديل
نمايند. به علاوه
در صورت معين
بودن وقت
ظهور چنانچه
براي مصالحي
ظهور در زمان
وعده داده
شده رخ ندهد
چه بسا
افرادي در
اصل اعتقاد
به امام مهدي
عجل الله
تعالی فرجه
الشریف دچار
ترديد شوند. امام
باقر علیه
السلام در
پاسخ اين
سؤال كه آيا
ظهور وقت مشخّصي
دارد فرموده
است: «كساني كه
وقت تعيين ميكنند
دروغ ميگويند،
(و اين سخن را
تكرار فرمود)
زماني كه
موسي علیه
السلام به
دعوت
پروردگار به
مدت سي روز از
ميان قوم خود
بيرون رفت و
خداوند بر آن
سي روز، ده
روز ديگر
افزود قوم او
گفتند: موسي
به وعده خود
وفا نكرد و
آنچه نبايد
ميكردند،
كردند. (از دين
برگشتند و
گوساله پرست شدند)[4]». همه ميخواهند
بدانند كه در
جريان قيام
جهاني امام مهدي
عجل الله
تعالی فرجه
الشریف چه
حوادثي روي
ميدهد،
حركت امام از
كجا و چگونه
آغاز ميشود،
شيوه برخورد
امام با گروههاي
مخالف چگونه
است و
بالاخره
چگونه آن حضرت
بر تمامي
جهان غلبه
خواهد كرد و
رشته امور
جهان را به
دست خواهد
گرفت اينگونه
سؤالها فكر و
انديشه هر
انسانِ
مشتاق ظهور
را به خود
مشغول ميكند.
ولي واقعيت
اين است كه
سخن گفتن
درباره حوادث
مربوط به
ظهور كاري
بسيار مشكل
است؛ چون گزارش
دادن از
آينده و
اتفاقاتي
است كه هنوز
واقع نشده
است و به طور
طبيعي نميتوان
اطلاع دقيقي
از آن
رويدادها
داشت. بنابراين
آنچه در اين
بخش ميآوريم
حوادث و
رخدادهاي
روزگار ظهور
امام مهدي
عجل الله
تعالی فرجه
الشریف است
كه برابر
روايات در
كتابهاي
متعدد نقل
گرديده است و
تنها ميتواند
دور نمايي
كلّي از
رويدادهاي
ايام ظهور را
پيش روي
خوانندگان
ترسيم كند. وقتي
ظلم و تباهي
چهره عالم را
سياه و
ظلماني كرده
است و آنگاه
كه ستمگران
گستره زمين
را جولانگه
بديها و نامرديها ساختهاند و
مظلومان
جهان، دست
ياري خواهي
را به آسمان
گشوده اند؛
ناگهان
ندايي
آسماني،
سياهي شب را
ميدرد و در ماه
خدا، رمضان،
ظهور موعود
بزرگ را بشارت
ميدهد[5]، قلبها به
تپش ميافتد و
چشمها خيره ميگردد!
شب پرستان،
مضطرب و
هراسان از
طلوع صبح ايمان،
در پي راه
چارهاي هستند
و منتظران
مهدي عجل
الله تعالی
فرجه الشریف
از هر كسي
سراغ كوي يار
ميگيرند و براي
ديدار او و
حضور در زمره
ياوران او سر
از پا نميشناسند. در آن
زمان،
سفياني كه بر
منطقه وسيعي
مانند سوريه،
اردن و
فلسطين سلطه
دارد سپاهي
را تجهيز ميكند
تا با امام
مقابله كند.
لشگر سفياني
كه در مسير
مكّه به
تعقيب امام
پرداخته است
در محلي به
نام بيداء به
كام زمين ميرود
و نابود ميگردد.[6] پس از
شهادت نفس
زكيه[7]
به فاصله
كوتاهي،
امام مهدي
عجل الله
تعالی فرجه
الشریف در
سيماي مردي
جوان در مسجدالحرام
ظهور ميكند
در حالي كه
پيراهن
مبارك
پيامبر صلی
الله علیه و
آله را بر تن
دارد و پرچم
پيامبر صلی
الله علیه و
آله را به دست
گرفته است. او
به ديوار
كعبه تكيه ميزند
و در بين ركن و
مقام[8]
سرود ظهور را
زمزمه ميكند
و پس از حمد و
ثناي الهي و
درود و سلام
بر پيامبر و
خاندان او ميفرمايد:
«اي مردم
ما از خداي
توانا ياري
ميطلبيم و
نيز هر كس از
جهانيان را
كه به نداي ما پاسخ
دهد به ياوري
ميخوانيم.» آنگاه
خود و
خاندانش را
معرفي ميكند
و ندا ميدهد:
«فَاللّه
اللّه فينا
لاتَخْذُلُونا
وَانْصُرُونا
ينْصُرْكُمُ
اللّهُ تَعالي؛ درباره
رعايت حقوق
ما، خدا را در
نظر بگيريد. ما
را (در ميدان
عدالت گستري
و ستم ستيزي)
تنها نگذاريد
و ياريمان
كنيد كه خدا
شما را ياري
خواهد كرد.» پس از
پايان گرفتن
سخنان امام،
آسمانيان بر
زمينيان
سبقت ميگيرند
و گروه گروه
فرود ميآيند
و با امام
بيعت ميكنند
در حالي كه
پيشاپيش
آنها فرشته
وحي، جبرئيل
با امام دست
همراهي ميدهد.
آنگاه 313 ستاره
زميني كه از
نقاط مختلف
عالم به
سرزمين وحي
آمدهاند بر
گرد خورشيد
تابناك
امامت حلقه
زده و پيمان
وفا داري ميبندند
و اين جريان
سبز جاري است
تا آنكه ده
هزار سرباز
جان بر كف در اردوگاه
امام علیه
السلام حضور
مييابند و
با آن فرزند
پيامبر صلی
الله علیه و
آله بيعت ميكنند.[9] امام علیه
السلام با
خيل ياوران،
پرچم قيام را
برافراشته و
به سرعت بر
مكه و اطراف
آن مسلط ميشوند
و سرزمين
پيامبر را از
وجود
نااهلان، پاك
ميكنند.
آنگاه راهي
مدينه ميشود
تا سايه
عدالت و مهر
را بر آن
بگستراند و سركشان
شهر را بر جاي
خود بنشاند.
سپس عازم عراق
گشته و شهر
كوفه را به
عنوان مركز
حكومت جهاني
برمي گزيند
و از آنجا به
مديريت قيام
ميپردازد و
براي دعوت
جهانيان به
اسلام و
زندگي در
پرتو قوانين
قرآن و در هم
كوبيدن بساط
ظلم و ستم،
ياران و
سپاهيان نور
را به نقاط
مختلف عالم
گسيل ميدارد. امام علیه
السلام يك به
يك سنگرهاي
كليدي جهان
را فتح ميكند
زيرا كه
علاوه بر
يارانِ
وفادار و
مؤمن، از
امداد فرشتگان
الهي نيز
برخوردار
است و مانند
پيامبر
اسلام صلی
الله علیه و
آله از لشگر
رعب و وحشت
مدد ميگيرد
و خداوند
توانا چنان
ترسي از او و
يارانش در دلهاي
دشمنان ميافكند
كه هيچ قدرتي
را توان
رويارويي با
آن حضرت نيست. امام
باقر علیه
السلام
فرمود: «قائم از
ما به وسيله
رُعب (وحشت در
دل دشمنان)
ياري ميشود.»[10] گفتني
است يكي از
نقاط جهان كه
به وسيله
سپاه امام
فتح ميشود
بيت المقدس
است[11] و پس از آن
واقعه بسيار
مباركي
اتفاق ميافتد
كه در جريان
قيام و انقلاب
امام مهدي
عجل الله
تعالی فرجه
الشریف
سرنوشت ساز
است و جبهه آن
حضرت را
تقويت ميكند و
آن فرود آمدن
حضرت عيسي علیه
السلام از
آسمان است.
حضرت مسيح علیه
السلام كه به
فرموده قرآن
زنده است و در
آسمانها به سر ميبرد
به زمين ميآيد و
پشت سر امام
مهدي عجل
الله تعالی
فرجه الشریف
به نماز ميايستد
و بدين وسيله
فضيلت و
برتري
پيشواي دوازدهم
شيعيان را بر
خود و پيروي
خود را از
امام مهدي
عجل الله
تعالی فرجه
الشریف به
همگان اعلام
ميكند. پيامبر
اسلام صلی
الله علیه و
آله فرمود: «سوگند به
آن كس كه مرا
به حق
برانگيخت در
حالي كه
بشارت دهنده
مردمان
باشم، اگر از
عمر دنيا
نمانده باشد
مگر يك روز،
خداوند آن
روز را چنان
طولاني ميكند
تا فرزندم
مهدي عجل
الله تعالی
فرجه الشریف
در آن قيام
كند، پس از آن
عيسي بن مريم
علیه السلام
فرود ميآيد
و پشت سر مهدي
عجل الله
تعالی فرجه
الشریف نماز
ميخواند.»[12] به دنبال
اين اقدام
حضرت عيسي علیه
السلام
بسياري از
مسيحيان كه
جمعيت
فراواني از
جهان را
تشكيل ميدهند
به پيشواي
شيعيان،
ايمان ميآورند.
گويي
خداوند،
عيسي علیه
السلام را
براي چنان
روزي حفظ
كرده است تا چراغ
هدايتي براي
حق طلبان
باشد. البتّه
ظهور معجزات
به دستِ
هدايتگر
حضرت مهدي
عجل الله
تعالی فرجه
الشریف و طرح
مباحث فكري
براي
راهنمايي
بشريت از برنامههاي
انقلاب بزرگ
مهدوي است كه
راه را براي
هدايت مردم
باز ميكند. در همين
راستا امام
علیه
السلام،
الواح تورات
تحريف نشده ـ
كتاب مقدس
يهود ـ را كه
در نقاط خاصي
از دنيا دفن
شده است خارج
ميكند[13] و
يهوديان كه
نشانههاي
امامت او را
در الواح ميبينند،
به آن حضرت
ايمان ميآورند.
و پيروان
اديان ديگر
نيز با
مشاهده اين
تحول بزرگ و
نيز شنيدن
پيام حق امام
و ديدن
معجزات از آن
حضرت، گروه
گروه به آن
حضرت ميپيوندند
و اينگونه
است كه وعده
حتمي
پروردگار
محقّق ميگردد
و اسلام عزيز
همه عالم را
ميگيرد.
همانگونه كه
قرآن كريم
بشارت داده
است: (هُوَالَّذِي
اَرْسَلَ
رَسُولَهُ
بِالْهُدي
وَ
دينِ الْحَقِّ
لِيظْهِرَهُ
عَلَي الدّينِ
كُلِّه
وَلَوْكَرِهَ
الْمُشْرِكُونَ)[14]؛
و او
خدايي است كه
پيامبرش را
با (دلائل)
هدايت و دين
حق فرستاد تا
(سرانجام) آن
را بر همه دينها
غالب گرداند
اگرچه
كافران را
خوش نيايد. با توجه
به تصويري كه
ترسيم شد
تنها قلدران
و ظالمان ميمانند
كه حاضر به
تسليم شدن در
برابر حق و
حقيقت
نيستند و اين
عده در مقابل
جريان غالب و
اكثريت
مؤمنان تاب
مقاومت
ندارند و با
شمشير عدالت
مهدي عجل
الله تعالی
فرجه الشریف
به كيفر
اعمال ننگين
خود خواهند
رسيد و زمين و
اهل آن براي
هميشه از شرّ
و فساد آنها
ايمن خواهد
شد. حكومت امام مهدي
عجل الله
تعالی فرجه
الشریف پس از
كنار رفتن
ابرهاي تيره
و تار،
خورشيد جهان
افروز رخ مينمايد
و چشمان
منتظرِ دشت و
دمن را روشني
ميبخشد. آري،
پس از مبارزهاي فراگير
با فساد و
تباهي و
نامردمي،
نوبت به استقرار
حاكميت
دادگري ميرسد و
عدالت بر
كرسي
حكمراني
تكيه ميزند
تا هر كس و هر
چيز را در جاي
خود قرار دهد
و سهم هر
پديدهاي را به
مقتضاي حقّ و
داد بپردازد.
و بالاخره جهان
و جهانيان
شاهد حكومتي
خواهند بود
كه سراسر حق و
عدل است و
كمترين ستم و
ستمگري در
گستره آن بر
كسي نميرود.
حكومتي كه
مظهر صفات
جمال و
زيبايي
پروردگار
عالم است و در
ساحت آن، بشر
به تمامي
آرمانهاي
فراموش شده
خود دست مييابد. ما در اين
فصل در چهار
محور بحث
خواهيم كرد: 1. اهداف
حكومت جهاني
امام مهدي
عجل الله
تعالی فرجه
الشریف 2. راه
كارها و
برنامههاي
حكومت امام
علیه السلام
در حوزههاي
مختلف 3.
دستاوردهاي
حكومت الهي
دادگستر 4. ويژگيهاي
حكومت از آنجا
كه هدف از
آفرينش
مجموعه بزرگ
هستي، كمال و
نزديكي هر چه
بيشتر انسان
به منبع همه كمالات
يعني حضرت حق
تعالي ميباشد
و براي نيل به
اين آرمان
بزرگ، بايد
ابزار و
وسائل آن
فراهم گردد،
حكومت جهاني
امام عصر علیه
السلام در پي
فراهم آوردن
اسباب تقرب
الي اللّه و
برداشتن
موانع از اين
مسير است. البته
انسان از دو
بُعد جسم و
جان تركيب
يافته است و
نيازهاي او
نيز به دو بخش
مادي و معنوي
تقسيم ميشود
بنابراين
براي رسيدن
به كمال لازم
است در هر دو
جهت، حركتي
سنجيده و
حساب شده
داشته باشد و
«عدالت» كه ره
آورد بزرگ
حاكميت الهي
است ضامن
سلامتِ رشد
انسان در سير
مادي و معنوي
است. بنابراين،
اهداف حكومت
امام
دوازدهم عجل
الله تعالی
فرجه الشریف
در دو محور
رشد معنوي و
اجراي عدالت
و گسترش آن
قابل طرح است. براي پي
بردن به ارزش
و والايي هدفهاي
ياد شده،
لازم است
نگاهي گذرا
به حيات بشر
در طول
حاكميت
طاغوتها بيفكنيم. در طول
زندگي
انسان، به
دور از حكومت
حجّت الهي،
معنويت و
ارزشهاي
معنوي چه
جايگاهي
داشته است؟
آيا جز اين
است كه بشريت
گم گشته و راه
گم كرده،
پيوسته در
مسير انحطاط
معنوي گام
برداشته و با
پيروي از
تمايلات نفساني
و وسوسههاي
شيطاني يك يك
زيباييها و
خوبيهاي
حيات خود را
به فراموشي
سپرده و با دست
خود آنها را
در گورستان
شهوات دفن
كرده است؟!
پاكي و
پاكدامني،
صداقت و
درستكاري،
تعاون و
همكاري،
گذشت و
ايثار،
احسان و
نيكوكاري،
جاي خود را به
هواپرستي و
شهوتراني،
دروغ و دغل بازي،
خودمحوري و
موقعيت جويي،
خيانت و
جنايت و
زياده خواهي
و افزون طلبي
داده است. و در
يك كلمه
معنويت در
زندگي بشر
نفسهاي آخر
را ميكشد و در
بسياري از
نواحي و براي
بسياري از
آدم نماها
اثري از آن
باقي نمانده
است!! حكومت
آخرين ذخيره
الهي در
راستاي زنده
ساختن اين
بخش از وجود
انسان گام بر
ميدارد و
براي جان
بخشيدن به
اين مرده
مردار گشته
تلاش ميكند؛
تا طعم شيرين
حيات واقعي و
زندگي حقيقي
را به آدمهاي
مسجودِ
ملائك بچشاند
و به همگان
يادآوري كند
كه از ابتدا
مقرر شده بود
كه آنان در
چنان حياتي
تنفس كنند و
عطر پاكيها و خوبيها را با
مشام جان،
استشمام
كنند. چنانكه
قرآن ميفرمايد:
(يا
اَيهَا
الَّذينَ
امَنُوا
اسْتَجيبُوا
لِلّهِ
وَلِلرَّسُول
اِذا
دَعاكُم
لِما يحْييكُم...)[15]؛ اي گروه
مؤمنان
آنگاه كه
خداوند و
پيامبر، شما
را به سوي
آنچه شما را
زنده ميكند
ميخوانند،
آنها را
اجابت كنيد و
به نداي آنها
لبيك گوئيد. بنابراين
حيات معنوي
كه امتياز
بني آدم از حيوانات
است، بخش
عمده و قسمت
اصلي وجود
انسان را تشكيل
ميدهد زيرا
كه آدمي با
برخورداري
از همين حيات
است كه «آدم»
ناميده شده
است و همين
حيات است كه او
را به خداوند
حيات آفرين
ميرساند و
به مقام قرب
او نائل ميسازد. از اين رو
در زمان
حاكميت ولي
پروردگار،
اين بخش از
وجود آدمي
سروسامان ميگيرد
و ارزشهاي
انساني در
همه ابعاد
زندگي رونق و
طراوت مييابد.
صفا و
صميميت،
ايثار و وفا،
راستي و درستي
و... همه آنچه به
عنوان «خوبي»
از آن ياد ميشود،
همه جا را فرا
ميگيرد. البتّه
رسيدن به اين
هدف بزرگ و
نقطه
درخشان، نياز
به برنامهاي
دقيق
و جامع دارد
كه در بخشهاي
آينده بيان
خواهد شد. بزرگترين
زخم پيكر
جامعه بشري
در طول تمامي
قرون و اعصار
گذشته، ظلم و
ستم موجود در
اجتماعات
انساني بوده
است. بشريت
همواره از
رسيدن به
حقوق خود در
عرصههاي
مختلف محروم
مانده است و
هيچگاه
مواهب مادي و
معنوي،
عادلانه در
بين بني آدم تقسيم
نگرديده است.
هميشه در
كنار شكمهاي
انباشته از
غذا، گروهي
گرسنه ماندهاند و
پيوسته در
نزديكي كاخها و
ويلاهاي چند
هزار متري،
عدهاي در حاشيه
خيابانها و
بر سنگفرش
پياده روها
خوابيدهاند. قدرتهاي
زر و زور،
مردم ضعيف و
بيچاره را به
بردگي كشيدهاند و
نژاد سفيد بر
گرده
سياهپوستان
ـ تنها به جرم
پوست سياهشان
ـ تازيانه
مرگ فرود
آورده است و
در يك كلام
هميشه و همه
جا حقوق
ضعيفان و
بينوايان،
پايمال
هواها و
تمايلات
زورمندان و
تزوير گران
شده است و
انسان هميشه
در آرزوي دست
يافتن به
عدالت و
مساوات
روزشماري
كرده است و
رسيدن دوران
شكوفايي
عدالت را به
انتظار نشسته
است. نهايت
اين انتظار،
دورانِ سبز
حكومت امام
مهدي عجل
الله تعالی
فرجه الشریف
است. او به
عنوان
بزرگترين
رهبر عادل و
پيشواي
دادگر در پي
اجراي عدالت
در گستره
عالم و در همه
زمينههاي
حيات خواهد
بود و اين
حقيقت شيرين
در بسياري از
روايات كه
مژده آمدن او
را داده،
بيان گرديده
است. امام
حسين علیه
السلام
فرمود: «اگر از
دنيا جز يك
روز باقي
نمانده
باشد، خداوند
آن روز را
طولاني كند
تا مردي از
فرزندان من
قيام كند و
زمين را از
عدل و داد پر
كند پس از آنكه
از ستم و
بيداد آكنده باشد.
اين چنين از
پيامبر صلی
الله علیه و
آله شنيدم.»[16] و دهها
روايت ديگر
داريم كه خبر
از عدالت
جهاني و ريشه
كني ستم و
ستمگري در
سايه حكومت
موعود آخرين
داده است. جالب است
دانسته شود
كه عدالت و
دادگري از
آشكارترين
ويژگيهاي
امام مهدي
عجل الله
تعالی فرجه
الشریف است
به گونهاي
كه
در بعضي از
دعاها به آن
لقب گرفته
است: «اَللّهُمَّ
وَ صَلِّ
عَلي وَلي
اَمْرِكَ الْقائِمِ
المُؤَمَّل
وَالْعَدْلِ
الْمُنْتَظَر» خداوندا
به ولي امر
خود درود
فرست همان كه
قيام كننده
آرماني و
عدالت مورد
انتظار
همگان است.[17] آري او
عدالت را
سرلوحه
اهداف
انقلاب خويش
قرار داده
است زيرا كه
عدالت،
زمينه ساز
حيات حقيقي
در همه ابعاد
حيات فردي و
اجتماعي است
و زمين و اهل
آن بدون
عدالت
مردگان بي روحي
هستند كه
زنده
پنداشته ميشوند. امام
كاظم علیه
السلام در
تفسير آيه «اِعْلَمُوا
اَنّ اللّهَ
يحْيي
الاَْرْضَ بَعْدَ
مَوْتِها»[18] فرمود: «مقصود
اين نيست كه
زمين را با
باران زنده
ميكند بلكه
خداوند
مرداني را بر
ميانگيزد
كه عدالت را
زنده ميكنند
پس به سبب جان
گرفتن عدل (در
جامعه)، زمين
زنده ميشود...»[19] و
تعبير «زنده
شدن زمين»
اشاره به
آنست كه عدالت
مهدوي،
عدالتي است
فراگير و همه
جايي نه در بخشي
از محيطها و براي
بعضي از
افراد. [1]. الغيبة
طوسى، فصل
7، ح 412، ص 426. [2]. همان،
ح 411، ص 425. [3]. الغيبة
طوسي، فصل7،
ح 414، ص 426. [4]. الغيبة
نعمانى،
باب 16، ح 13، ص 305. [5]. همان،
باب 14، ح 17. [6]. بحارالانوار،
ج 53، ص 10. [7]. از علائم
ظهور است كه
در ص158 آمده است. [8]. مراد از
مقام، مقام
حضرت
ابراهيم علیه
السلام است
كه نزديك
خانه كعبه
است و مقصود از
«ركن»، ركن
يماني است، و
اين جايگاه
بسيار مقدسي
است كه محل
دفن بسياري
از پيامبران
خداست. [9]. الغيبة
نعمانى،
باب 14، ح 67. [10]. كمال الدين،
ج 1، باب 32، ح 16، ص
603. [11]. روزگار
رهايى، ج 1،
ص 554. [12]. بحارالانوار،
ج 51، ص 71. [13]. روزگار
رهايى، ج 1،
ص 522. [14]. سوره
توبه، آيه 33. [15]. سوره
انفال، آيه 24. [16]. كمال الدين،
ج 1، باب 30، ح 4، 584. [17]. مفاتيح الجنان،
دعاى افتتاح. [18]. «بدانيد
كه خداوند
زمين را پس از
مردنش، زنده
خواهد كرد»؛
سوره حديد،
آيه 17. [19]. با توجه به روايات ديگر كه آيه را به دوران امام مهدى علیه السلام تفسير كرده است، مقصود از «مردان» در اين روايت حضرت و ياوران او هستند. برهان، ج 7، ص 446. |