رجعت يکي از حوادث مهم هنگام ظهور، موضوع رجعت و بازگشت نيکان و بدان به دنياست که از جمله عقايد شيعه است و در آثار اسلامي از گذشته تا حال بحثهاي فراواني دربارۀ آن بيان گرديده است. در اين بخش به اختصار درباره اين موضوع ميپردازيم و بحثهاي تکميلي را به کتابهاي مستقل در اين موضوع وا ميگذاريم. رجعت در
لغت به معني
بازگشت است و
در فرهنگ ديني
مقصود از آن
عبارتست از
بازگشت حجّتهاي
الهي و
امامان
معصوم علیهم
السلام و
گروهي از
مومنان خالص
و کفار و منافقان
به عالم دنيا
يعني ايشان
به امر
خداوند بار ديگر
زنده ميشوند
و به دنيا
برمي گردند و
اين
دورنمايي از رستاخيز
است که پيش از
قيامت در
همين عالم
اتفاق ميافتد. امام
باقر علیه
السلام در
ضمن روايتي
که دربارۀ
رجعت آمده
است فرمودهاند:
«مومنان
برمي گردند
تا عزيز شوند
و چشمان آنان
روشن گردد و
تبهکاران
برمي گردند
تا خداوند
آنها را خوار
کند.»[1]
درست است
که جايگاه
اصلي براي
پاداش و کيفر
انسانها،
عالم آخرت
است ولي
خداوند
اراده فرموده
است که بخشي
از اجر و کيفر
آنها را در
همين دنيا
عملي کند. هدف ديگر
از رجعت
برخورداري
مومنان از
سعادت ياري
حضرت ولي عصر
عجل الله
تعالی فرجه
الشریف بيان
گرديده. اين
مهم در ضمن
دعاها و نيز
بيانات بعضي
از علما مطرح
شده است. مرحوم
سيد مرتضي
(متوفي436 ق) گفته
است: «همانا
خداوند
هنگام ظهور
حضرت مهدي علیه
السلام
گروهي از
شيعيان آن
حضرت را که
قبلاً از دنيا
رفته اند
برمي گرداند
تا به ثواب
ياري آن حضرت
نائل شوند...».[2] و در
زيارت امام
عصر در سرداب
مقدس سامراء
آمده است: «مولاي، فان
ادرکني
الموت قبل
ظهورک فانّي
اتوسّل بک و
با بائک الطاهرين
الي الله
تعالي و
اسئله ان
يصلي علي محمد
و آل محمد و ان
يجعل لي کرّۀ
في ظهورک و
رجعۀ في
ايامک لابلغ
من طاعتک
مرادي و اشفي
من اعدائک
فوأدي.[3] اگر پيش
از ظهور تو
مرگ، مرا
دريابد، به
وسيله تو و
پدران پاکت
به خداي بزرگ
متوسل ميشوم
و از او ميخواهم
که بر محمد و
خاندان او
درود بفرستد
و براي من
بازگشتي در
ظهور تو و
روزگار )دولت(
تو قرار دهد
تا به مقصود
خود در زمينه
اطاعت تو نائل
شوم و سينه ام
را از )خواري(
دشمنانت شفا
دهم.» رجعت از
عقايد مسلم
شيعه است که پشتوانه
آن دهها آيه
قرآن و صدها
روايت از پيامبر
صلی الله علیه
و آله و ائمه
معصومين علیهم
السلام است. محدث
بزرگ مرحوم
شيخ حرّ
عاملي در
کتاب خود «ايقاظ»
520 حديث درباره
رجعت نقل
کرده است و
مرحوم مجلسي
رحمه الله علیه
ميفرمايد: «اگر
احاديث رجعت
متواتر[4]
نباشد ديگر
در هيچ موردي
نميتوان
ادعاي تواتر
کرد.»[5]
گذشته از
آيات و
روايات
فراوان، همه
علماي شيعه
بر اين حقيقت
اتفاق نظر
دارند
چنانکه مرحوم
شيخ حرّ
عاملي رحمه
الله علیه به
اين مطلب
تصريح کرده و
بلکه نبوت
رجعت را از
ضروريات
مذهب شيعه
دانسته است.[6] در آيات
متعددي از
قرآن،
آشکارا
جريان بازگشت
افرادي از
مردگان به
دنيا مطرح
شده است و روايات
زيادي از اهل
بيت علیه
السلام در
تفسير اين
آيات وارد
شده است. از نمونههاي
بسيار روشن
رجعت و
بازگشت به
دنيا جريان عزير
است. او سپس از
اين که صد سال
مرده بود، به
ارادۀ الهي
زنده شده و به
دنيا بازگشت
و ساليان زيادي
زندگي کرد.[7] خداوند
در آيه 56 سوره
بقره فرموده
است: (ثم
بعثناکم من
بعد موتکم لعلکم
تشکرون)؛ آنگاه
شما را پس از
مرگتان
برانگيختيم
تا شايد
سپاسگزار
باشد. اين آيه
در مورد
هفتاد نفر از
برگزيدگان
قوم موسي علیه
السلام است
که همراه آن
حضرت به کوه
طور رفتند تا
گفت و گوي
موسي علیه
السلام با
خداوند را
ببينند و
گرفتن الواح
از جانب خدا
را شاهد باشند.
وقتي گفت و
گوي موسي علیه
السلام را با
خدا ديدند
گفتند: «اي
موسي ما به تو
ايمان نميآوريم
مگر اينکه
خداوند را
آشکارا
ببينيم» موسي علیه
السلام آنها
را از اين
خواسته بي جا
و غيرممکن
باز داشت ولي
آنها اصرار
کردند و
سرانجام به
صاعقه الهي
گرفتار شده و
همگي مردند.
موسي علیه
السلام از
اين واقعه
ناراحت شد و
نسبت به پيامدهاي
آن در ميان
بنياسرائيل
نگران بود
بنابراين از
خداوند خواست
که آنها را به
زندگي
برگرداند.
درخواست او پذيرفته
شد و مطابق
آيه ياد شده
خداوند آنها
را به زندگي
دنيا
برگردانيد[8] به
گونهاي که طبق
روايتي از
امام علي علیه
السلام [9]،
اين عدّه به
خانههاي خود
بازگشتند و
مدتي زندگي
کردند و صاحب
فرزند شدند و
پس از رسيدن
اجلشان از
دنيا رفتند.[10] آياتي از
قرآن نيز،
دليل بر «رجعت
به دنيا در
آينده»است. در
آيه 83 سوره نمل
ميفرمايد: (و يوم
نحشر من کل امۀ
فوجاً ممن
يکذب
باياتنا فهم
يوزعون)؛ روزي که
از هر امتي
گروهي را بر
ميانگيزيم
از آنها که
آيات ما را
تکذيب ميکردند،
پس آنها
بازداشته ميشوند. در اين
آيه سخن از
روزي است که
در آن گروهي
از مردم
برانگيخته
ميشوند
بنابراين
اشاره به
روزي غير از
روز قيامت
دارد زيرا که
در قيامت همه
انسانها از
اولين و
آخرين محشور
ميشوند.
مرحوم طبرسي
رحمه الله
علیه در
تفسير مجمع
البيان
نوشته است که
براساس روايات
بسيار از اهل
بيت علیه
السلام اين آيه
مربوطه به
گروهي از
شيعيان حضرت
مهدي علیه
السلام و نيز
عدهاي از
دشمنان آن
حضرت است که
در دوران
ظهور او به
دنيا باز ميگردند.[11] در يکي
از آن روايات
آمده که از
امام صادق علیه
السلام
دربارة اين
آيه سؤال شد؛
آن حضرت فرمود:
مردم در مورد
آن چه ميگويند؟
راوي گفت:
آنها ميگويند:
اين آيه
دربارۀ
قيامت است.
امام صادق علیه
السلام
فرمود: «آيا
خداوند در
روز قيامت
گروهي را بر
ميانگيزد و
گروه ديگر را
رها ميکند؟!
)اينگونه
نيست( اين آيه
دربارۀ رجعت
است. اما آيه
قيامت اين
آيه است)که
خداوند ميفرمايد(:
«و
حشرنا هم فلم
نغا در منهم
احداً»
)يعني: آنان را
برانگيختيم
هيچ کس از
آنها را وانگذاشتيم(».[12] در آيه 95
سوره انبياء
آمده است: (و حرام
علي قريۀ
اهلکناها
أنّهم
لايرجعون) ممتنع
است- باز آمدن
به دنيا – بر
مردم شهري که
آن را هلاک
کرديم که
آنها بر نميگردند.
اين آيه نيز
از مهم ترين
دليلهاي رجعت
است، زيرا در
قيامت همه
مردمان و از جمله
اقوام هلاک
شده به عذاب
الهي برمي
گردند. اين
حقيقت در
روايات
متعدد بيان
گرديده است. امام
باقر و امام
صادق علیهما
السلام در
تفسير اين آيه
فرمودند: «هر
قريهاي که
خداوند اهل
آن را با عذاب
هلاک کرده
است در رجعت
باز نميگردند.
اين آيه از
بزرگترين
دلائل رجعت
است زيرا
هيچ کس از
مسلمانان
منکر آن نيست
که همه مردم
در قيامت
بازمي گردند
چه کسي که
هلاک شده و چه
کسي که هلاک
نشده است پس
سخن خداوند)که
فرموده(
لايرجعون )=
باز نميگردند(
مربوط به
رجعت است اما
در قيامت
)هلاک شدگان
به عذاب الهي
هم( باز ميگردند
تا در آتش
داخل شوند.»[13] قابل ذکر
است موضوع
رجعت در
دعاها و
زياراتي که
از امامان
معصوم علیهم السلام
نقل شده نيز
مطرح گرديده
است. در زيارت
جامعه کبيره
که از امام
هادي علیه
السلام
روايت شده ميخوانيم. «معترف
بکم، مومن
باياتکم،
مصدق
برجعتکم، منتظر
لامرکم[14]؛ (اي
امامان و حجتهاي
خدا) من به شما
)و امامت شما(
اعتراف ميكنيم
و بازگشت شما
را )به اين
دنيا( باور
دارم و رجعت
شما را تصديق
ميکنم و امر
شما را
انتظار ميکشم.» در بعضي
از زيارتهاي
مخصوص به
حضرت مهدي علیه
السلام از
جمله زيارت
آل ياسين نيز
اين موضوع با
صراحت بيان
گرديده است. ويژگيهاي
رجعت از ميان
روايات
فراوان ميتوان
اين مطالب را
درباره رجعت
بيان کرد. 1. رجعت از
روزهاي بزرگ
و مهم عالم
است که از آن در
قرآن به «ايام
الله» )= روزهاي
خدا( ياد شده
است. امام
صادق علیه
السلام
فرمود: «ايام
الله سه روز
است: روز قيام
قائم عجل
الله تعالی
فرجه الشریف،
روز رجعت و
روز قيامت.[15]» 2. اعتقاد
به رجعت از
نشانههاي
شيعيان اهل
بيت علیه
السلام است. امام
صادق علیه
السلام
فرمود: «از ما
نيست کسي که
به رجعت ما
ايمان
نداشته باشد.»[16] 3. رجعت
براي همه
مردم نيست
بلکه مخصوص
مؤمنان خالص
و کفار و
منافقان
خالص است.[17] 4. از جمله
مؤمنان رجعت
کننده،
پيامبران و
امامان
معصوم علیه
السلام
هستند و
اولين امامي
که در زمان
رجعت و پس از
امام مهدي علیه
السلام
حکومت عدل
جهاني را
برعهده ميگيرد،
حضرت امام
حسين علیه
السلام است
که سالهاي
بسيار حکومت
خواهد کرد.[18] 5. براي
همه مومنان و
منتظران
واقعي ظهور
مهدي عجل
الله تعالی
فرجه الشریف
که پيش از
ظهور آن عزيز
از دنيا
رفتند امکان رجعت
به دنيا و
ياري آن امام
وجود دارد. از
امام صادق علیه
السلام روايت
شده که هر کس
چهل بامداد
خدا را با
)دعاي( عهد بخواند
از ياوران
قائم، خواهد
بود و اگر پيش
از ظهور آن
حضرت بميرد،
خداوند او را
از قبرش بيرون
آورد )و قائم
علیه السلام
را ياري دهد([19]... 6. کفار
و منافقان
هرگز به ميل و
ارادۀ خود به
دنيا باز نميگردند
بلکه از روي
اجبار به
رجعت تن ميدهند
ولي رجعت
مؤمنين
اختياري به
نظر ميرسد.
امام صادق علیه
السلام ميفرمايد:
هنگامي که
حضرت مهدي علیه
السلام قيام
کند مأمورين
الهي در قبر
با اشخاص
مؤمن تماس ميگيرند
و به آنها ميگويند:
اي
بندۀ خدا! مولايت
ظهور کرده
است اگر ميخواهي
به او
بپيوندي
آزاد هستي و
اگر ميخواهي
در نعمتهاي
الهي (برزخي)
متنعم بماني
باز هم آزاد
هستي. [20] رجعتكنندگان براساس
روايات،
گروه
پيامبران علیهم
السلام،
امامان
معصوم علیهم
السلام،
مؤمنان خالص
و نيز كفار
خالص، جزء
كساني اند كه
در زمان رجعت،
به اين دنيا
باز ميگردند. 1.
رجعت
پيامبران و
امامان علیهم
السلام روايات
مربوط به
انبياء علیهم
السلام الف)
رواياتي كه
بطور عام از
بازگشت
پيامبران و
ائمه علیهم
السلام سخن
به ميان
آورده اند
مثل كلام امام
صادق علیه
السلام در
تفسير آيه (إِنَّا
لَنَنصُرُ
رُسُلَنَا
وَالَّذِينَ
آمَنُوا فِي
الْحَياةِ
الدُّنْيا
وَيوْمَ يقُومُ
الْأَشْهَادُ).
حضرت فرمود:
به خدا
سوگندد اين
آيه در زمان
رجعت عملي
خواهند شد
آيا نميدانيد
كه پيامبران
علیهم
السلام در
دنيا ياري
نشدند و كشته
شدند و نيز
ائمه علیهم
السلام كشته
شدند اما اين
ياري و
پيروزي در
رجعت تحقق
خواهند يافت.[21] ب)
رواياتي كه
با ذكر عدد،
رجعت انبياء
را ياد آور
شده است. امام
صادق علیه
السلام ميفرمايد:
هنگامي كه
امام حسين علیه
السلام
همراه با
ياران شهيدش
رجعت ميكنند،
هفتاد نفر از
پيامبران
نيز با او
رجعت مينمايند
چنانكه با
موسي بن
عمران هفتاد
نفر از پيامبران
همراه بودند.[22] ج)
رواياتي كه
بطور خاص از
رجعت بعضي از
پيامبران و
امامان علیهم
السلام با
ذكر نام
آنان، سخن به
ميان آوردهاند. امام
صادق علیه
السلام ميفرمايد:
«همانا
دانيال و
يونس علیهما
السلام هر دو
در زمان رجعت
اميرالمؤمين
علیه السلام
به دنيا باز
ميگردند و
اقرار به
رسالت
پيامبر صلی
الله علیه و
آله مينمايند
و همراه آنان
هفتاد نفر
برانگيخته
ميشوند.»[23] امام زين
العابدين علیه
السلام ميفرمايد:
«يرجع
اليكم بينكم
و
اميرالمؤمنين
و الائمه[24]؛
پيامبر شما و
اميرالمؤمنين
و امامان
معصوم علیه
السلام به
سوي شما
مجدداً باز
ميگردد. در
مورد اينكه
اولين فرد
رجعت كننده
كيست؟» امام
صادق علیه
السلام ميفرمايد:
«اول
من يرجع الي
الدنيا
الحسين بن
علي[25]؛
اولين كسي كه
به دنيا باز
ميگردد
حسين بن علي
علیه السلام
است.» د)
رواياتي كه
از بازگشت
افراد صالح
از امتهاي
گذشته و امت
اسلام، خبر
دادهاند. براساس
اين روايات
از ميان امتهاي
پيشين رجعت
اصحاب كهف و
مؤمن آلفرعون
نام برده شده
است. همچنين
از ميان
اصحاب
پيامبر صلی
الله علیه و
آله و ائمه علیهم
السلام
افرادي مثل:
سلمان
فارسي،
مقدار، مالك
اشتر، ابو
دجانه
انصاري،
مفضل بن عمر،
عبدالله بن
شريك عامري،
اسماعيل بن
جعفر علیه
السلام،
حارث، عقيل،
جبير و... نام
برده شده است.[26] [1]. بحارالانوار،
ج53 ص64 [2].رسائل،
ج1، ص 125 [3].مفاتیح
الجنان:
آداب سرداب
مقدس ، زیارت
دوم صاحب
الأمر علیه
السلام [4]. متواتر به
روایاتی می
گویند که
تعداد روایت
کنندگان
آنها به قدری
زیاد است که
احتمال
اجتماع آنها
بر دروغ را غیر
ممکن می سازد. [5].خادمی شیرازی،
رجعت،
ص 140 [6] همان،
ص 145. [7].بقره، 259. [8].ر. ک به تفسیر
نمونه، ج1،
صص 257-259. [9]. بحارالانوار،
ج53، ص 73 و 129. [10].آیات دیگری
مانند بقره/259 و
بقره /73 و بقره/243
نیز بر زنده
شدن و
بازگشتن به این
دنیا دلالت
دارد. [11]. مجمع
البیان، ذیل
آیه 83 سوره نمل. [12]. بحارالانوار،
ج53، ص 51. [13]. بحار
الانوار،
ج53 ، ص52، ح29. [14]. مفاتیح
الجنان، زیارت
جامعه کبیره. [15]. بحارالانوار،
ج53، ص 63، ح53. [16]. همان،
ص92، ح101. [17]. بحارالانوار،
ج53، ص 39، ح1. [18]. همان،
ص 46 ، ح19. [19]. ر. ک به مفاتیح
الجنان،
دعای عهد. [20]. بحارالانوار،
ج53، ص 95. [21]. معجم
احاديث
الامام
المهدي
عجل الله
تعالی فرجه
الشریف، ج5، ص384 [22]. همان،
ج3، ص89. [23]. بحارالانوار،
ج53، ص62. [24]. معجم
احاديث
الامام
المهدي،
ج5، ص327. [25]. بحارالانوار،
ج5، ص90. [26]. الشيعة والرجعة، ج1، ص158، چشم اندازي به حكومت حضرت مهدي علیه السلام، ص95. |